ترانه ی زندگیم (Loyal) | ||
آیا واقعاً حقوق زن ها پایمال شده است؟ از کودکی شروع میکنیم : [ شنبه 90/4/4 ] [ 3:10 عصر ] [ رضا تنها ]
استادى از شاگردانش پرسید: چرا ما وقتى عصبانى هستیم داد میزنیم؟ چرا مردم هنگامى که خشمگین هستند صدایشان را بلند میکنند و سر هم داد میکشند؟ شاگردان فکرى کردند و یکى از آنها گفت: چون در آن لحظه، آرامش و خونسردیمان را از دست میدهیم. استاد پرسید: این که آرامشمان را از دست میدهیم درست است امّا چرا با وجودى که طرف مقابل کنارمان قرار دارد داد میزنیم؟ آیا نمیتوان با صداى ملایم صحبت کرد؟ چرا هنگامى که خشمگین هستیم داد میزنیم؟ شاگردان هر کدام جوابهایى دادند اما پاسخهاى هیچکدام استاد را راضى نکرد. سرانجام او چنین توضیح داد: هنگامى که دو نفر از دست یکدیگر عصبانى هستند، قلبهایشان از یکدیگر فاصله میگیرد. آنها براى این که فاصله را جبران کنند مجبورند که داد بزنند. هر چه میزان عصبانیت و خشم بیشتر باشد، اینفاصله بیشتر است و آنها باید صدایشان را بلندتر کنند. [ دوشنبه 90/3/30 ] [ 3:34 عصر ] [ رضا تنها ]
چگونه استغفار کنیم؟به گزارش مشرق به نقل از حوزه نیوز : [ یکشنبه 90/3/29 ] [ 4:40 عصر ] [ رضا تنها ]
اینگونه نگاه کنید ... [ پنج شنبه 90/3/12 ] [ 9:1 صبح ] [ رضا تنها ]
عاقبت خیانت در رفاقت دو نفر به اسم محمود و مسعود باهم رفاقتی دیرینه داشتن، تا جایی که مردم فکر میکردن این دو نفر باهم برادرند. روزی روزگاری مسعود نقشه گنجی رو به محمود نشان داد و با هم تصمیم گرفتن که به دنبال گنج برن. یک روز محمود و مسعود از خانواده شان خداحافظی کردن و رفتن. محمود نقشه ای در سر داشت که وقتی به گنج دست پیدا کرد مسعود رو از سر راهش برداره و اونو بکشه. بعد از چند روز سختی به گنج رسیدند. و محمود طبق نقشه ای که در سر داشت مسعود رو کشت و گنج رو برداشت و به خانه اش برگشت. [ دوشنبه 90/3/2 ] [ 12:43 عصر ] [ رضا تنها ]
|
|
|
[ طراحی : نایت اسکین ] [ Weblog Themes By : night skin ] |