ای مولای من ، چون به گناهان خود مینگرم زار می نالم و چون به کرم و احسان بی پایان تو نظر میکنم طمع کرده و امیدوار میگردم.
پس اگر مرا عفو کنی رواست ، که تو بهترین مهربانی
و اگر عذاب کنی ستم نکرده ای (که من مستحق عذاب بوده ام ).....
ای خدای من اگر مرا ببخشی ، شایسته است ، زیرا که پیش از من چه بسیار از گنهکاران را
عفو کرده ای.ای سید من حب دنیا را از دلم بیرون ببر و مرا بر گریه به حال خود یاری کن
که سخت عمرم را به تسویف و آرزوهای باطل از دست دادم و اینک به جایی رسیده ام که از خوبی و اصلاح نفس خود بکلی نا امیدم. پس از من بد حال و تبه روزگارتر کیست ؟؟؟
وای بر من اگر با چنین حالی به سوی قبرم منتقل شوم (قبری که برای استراحت خود آنرا مهیا نکرده ام )...
چرا نگریم ؟ در حالی که نمیدانم مسیرم تا کجاست و به کجا میروم و اکنون میبینم که نفس با من خدعه میکند و روزگار با من مکر میورزد، در حالی که پرنده مرگ بر سرم پر و بال گشوده است.
پس چرا نگریم ؟ می گریم بر آن حالتی که از قبرم خارج شده ام.
گریه میکنم برای تاریکی قبرم .گریه میکنم برای تنگی لحدم
گریه میکنم برای سؤالاتی که نکیر و منکر از من میپرسند.
گریه میکنم برای خروجم ازقبر ، در حالی که از قبر برهنه و خوار و ذلیل بیرون آمده و بار سنگین اعمالم را بر پشت گرفته ام .
گاهی به جانب راست خود می نگرم و گاهی به جانب چپ، در آن حال که خلایق هرکسی به کاری غیر از کار من مشغولند
سید من ، به عزت و جلالت قسم که اگر تو از من به خاطر گناهانم بازخواست کنی ، من هم به عفو و بخششت از تو بازخواست خواهم کرد.
اگر از من به خاطر خواری و لئامتم بازخواست کنی ، من هم به خاطر کرم و بزرگواریت از تو بازخواست میکنم
و اگر به دوزخ واردم کنی اهل آتش را از محبتم به تو آگاه می سازم
ای خدای من اگر تو غیر از اولیا و اهل طاعتت را نبخشایی ،پس گنهکاران به درگاه چه کسی تضرع و زاری کنند ؟؟؟....
ای خدای من اگر مرا در آتش ببری ، دشمنت یعنی شیطان شاد و خوشحال میشود و اگر در بهشت واردم کنی پیغمبرت مسرور میشود و من به خدا قسم یقین دارم که تو سرور پیامبرت را از سرور شیطان بیشتر دوست داری....