ترانه ی زندگیم (Loyal) | ||
نویسندگان
آخرین مطالب
لینک دوستان
پیوندهای روزانه
لینک های مفید |
روی قبرم بنویسید کبوتر شد و رفت زیر باران غزلی خواند، دلش تر شد و رفت چه تفاوت که چه خورده است، غم دل یا سم آنقدر غرق جنون بود که پرپر شد و رفت روز میلاد، همان روز که عاشق شده بود مرگ با لحظه دیدار برابر شد و رفت او کسی بود که از غرق شدن می ترسید عاقبت روی تن ابر شناور شد و رفت هر غروب از دل خورشید گذر خواهد کرد پسری ساده که یک روز کبوتر شد و رفت [ شنبه 93/5/4 ] [ 3:47 عصر ] [ رضا تنها ]
|
درباره وبلاگ
آرشیو مطالب
امکانات وب |
[ طراحی : نایت اسکین ] [ Weblog Themes By : night skin ] |